جدول جو
جدول جو

معنی گل پوش - جستجوی لغت در جدول جو

گل پوش
پوشیده از گل: زمین ز سایه ابر بهار گل پوش است ز جوش لاله و گل خون خاک در جوش است. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل نوش
تصویر گل نوش
از الحان قدیم ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
آهنگی است از موسیقی قدیم: تا بربم و بر زیر نوای گل نوش است تا بر گل بر بار خروش ورشان است. (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل نوش
تصویر گل نوش
نام نوایی است در موسیقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلپوش
تصویر گلپوش
پوشیده از گل، گل پوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا پوش
تصویر پا پوش
کفش، پای افزار، نعل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلق پوش
تصویر دلق پوش
آنکه لباس مندرس پوشیده است، صوفی، گوشه نشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلینوش
تصویر گلینوش
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار شیرویه پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل پری
تصویر گل پری
(دخترانه)
زیبا چون گل و پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تن پوش
تصویر تن پوش
لباس
فرهنگ واژه فارسی سره
آنچه که ظاهر و روی چیزی را بپوشاند، آنچه که صورتی نامشخص را بپوشاند برقع نقاب، بالاپوش، مطلا مفضض ملمع، آنچه که ظاهر و باطن آن یکسان نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خز پوش
تصویر خز پوش
بی سرپا، پست ناچیز، بی عار، رذل، لوطی، لا ابالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تن پوش
تصویر تن پوش
لباس، پوشاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب پوش
تصویر شب پوش
لباس شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تن پوش
تصویر تن پوش
آنچه تن را بپوشاند، جامه، لباس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل خوش
تصویر دل خوش
خوش دل، خوشحال، مسرور، شادمان، خشنود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل پرور
تصویر گل پرور
آنکه گل پرورش دهد، باغبان، گل پرورنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شب پوش
تصویر شب پوش
جامه ای که شب و هنگام خواب بر تن می کنند، دستمال یا روسری که شب هنگام خواب بر سر می بندند، شب کلاه، برای مثال ز مستی باز کرده بند کرته / ز شوخی کج نهاده طرف شب پوش (سنائی۲ - ۴۲۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کفل پوش
تصویر کفل پوش
پوششی که در زیر زین و بر روی کفل اسب می اندازند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلیم پوش
تصویر گلیم پوش
آنکه جامۀ خشن مانند گلیم بر تن کند، کنایه از فقیر و تهیدست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کفل پوش
تصویر کفل پوش
پوششی که بر پشت اسب اندازند: (همه زین زرین یا قوت کار کفل پوشهای جواهر نگار)، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه گرد را بخود گیرد و مانع رسیدن آن باشیا و اثاثه گردد: پرده گرد پوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گله موش
تصویر گله موش
بیدمشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلیم پوش
تصویر گلیم پوش
کسی که جامه گلیم پوشد، فقیر تهیدست
فرهنگ لغت هوشیار
حریری بسیار باریک و حاکل ماورا که در آن گل سرخ را خشک میکردند و برای دعوت بعروسی با نبات بخانه مدعو میفرستادند، کیسه ای کوچک از حریر بسیار نازک که در آن گل سوری را خشک میکردند و زنان در میان جامه مینهادند تا بوی خوش گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل پونه
تصویر گل پونه
پونه تازه و جوان: گل پونه نعنا پونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل پرور
تصویر گل پرور
آنکه گل را تربیت کند باغبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل فروش
تصویر گل فروش
کسی که گل فروشد خود فروشنده گل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل عود
تصویر گل عود
گل دار بوی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنه پوش
تصویر گنه پوش
آنکه گناهان دیگران را نادیده بگیرد گناه بخش آمرزنده
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه جامه ای برنگ لعل بتن کرده: یاسمن لعل پوش سوسن گوهر فروش برزنخ پیلغوش نقطه زد و بشکلید. (کسائی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تن پوش
تصویر تن پوش
((تَ))
لباس و جامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب پوش
تصویر شب پوش
لباس خواب، روسری که شب هنگام خوابیدن به سر بندند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شپ پوش
تصویر شپ پوش
((شَ))
کلاه و طاقیه، بالاپوش، لحاف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گل فروش
تصویر گل فروش
Florist
دیکشنری فارسی به انگلیسی